آقا واقعا به حرفتان رسیدم، عماری نیست...که شما دلتان به او خوش باشد.این همه عمرو عاصهایی که دوربرتان است،چگونه میتوانند مرحم دلاتان باشد.شهدا: ای عمارهای زنده مارا در نزد خدا دعا کنید....
زن،هر اندازه متین تر وباوقارتر و عفیفتر حرکت کند،وخود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد،بر احترامش افزوده می شود.
مسئله ی حجاب-ص86
در مورخ 8\10\90 حضرت حجت الاسلام مهدی طائب به مدرسه ی ما آمدند.بحثی پیرامون بصیرت شد. ایشان بصیرت را اینگونه تفسیرنمودند که بصیرت یعنی مصداق شناسی وفرق آن با علم این است که :علم یعنی مفهوم شناسی وبصیرت یعنی مصداق شناسی.
وبر بحث باقالب مثال پرده روشنی کشیدند وگفتند:شما یک شیمی دان را در نظر بگیرید اگر خواسته باشد برای دخترش طلا بگیرد؛میداند تعریف طلا چیست و در جدول تناوبی عناصر در کجا قرار می گیرد اما مصداق طلای خوب را نمی داند ولی بر عکس یک طلا فروش شاید تعریف علمی از طلا یاد نداشته باشد اما مصداق یک طلای خوب را می داند.
ودر اخر فرمودند: درجه ی بالای بصیرت همراه بودن مفاهیم علمی با مصداق است که به لطف ایزد منان در امام خامنـــه ای(دامت برکاته)موجود است.
در آخر من از حجت الاسلام مهدی طائب خواستم متنی به عنوان یادگار برای من بنویسند که قلم این گونه چرخید:
بنده،درصد نا چیزی است.خدا همه چیز است.
اتصال به رب ناچیز را چیز می کند.
به نام خدا
بدون مقدمه میرم سر اصل مطلب امروز سرکلاسمون بحث از نماز شد.آره نماز جای تعجب نیست.بیشتر این عمل را مردم مذهبی وقشر ضعیف جامعه انجام میدند.
اما در آن غفلت میکنیم؛یعنی وقتی اذکار نماز را بر زبان آورده وحرکات خاص را انجام می دهیم دل وقلبمان در جای دیگر است وچقدر این شعر جالب است.ایاک نعبد در دهان دل در هوای دیگران.
دوستان وبلاگی چقدر خوبه حواسمون به نمازم باشه ؛ وبه گفته خدا نمازمون را برای او بخوانیم.فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ
وچقدر خوبه که به حرف رهبرمن گوش بدیم که در مورد نماز میفرمایند:
نماز، آنگاه که با حال و حضور و آداب، گزارده شود روح آدمی را به نیازمندی ذاتی وی آشنا می سازد، و ریشه ی کبر و تفاخر و جبروت موهوم را دردرون او می سوزاند. خشوع در برابر پروردگار، نور بصیرت را بر دل اومی تاباند و سایه ی وهم آلود خود بزرگ بینی را از آن می زداید:
فرض الله الایمان تطهیرا من الشرک و الصلاة تنزیها من الکبر.